طبیعت‌گرایی و فیزیکالیسم؛ پیش‌فرض‌های باطل الحاد جدید

نوع مقاله : Original Article

نویسنده

چکیده

یکی از دغدغه‌های مهم انسان، شناخت مبدء جهان هستی است. همواره در طول تاریخ، ذهن انسان مشغول این سؤال بوده است که جهان هستی و موجودات به‌ویژه خود انسان، چگونه به وجود آمده‌اند، هدف از خلقت آن‌ها چه بوده و پایان کار آن‌ها چه خواهد بود؟ این است فرق انسان با چارپایان، که دغدغه اصلی او، نه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها و پوشیدنی‌ها که تفکر درباره مبدء پیدایش هستی خویش و جهان هستی، چگونگی و چرایی آن و اندیشه کردن درباره سرانجام خود و عاقبت جهان است. آدمی علی رغم وجود محدودیت‌ها در عقل خویش و حجاب‌های مادی و نفسانی که قوه فهم او را به بند می‌کشند، در طول تاریخ تلاش‌های فراوانی صرف شناخت این حقیقت کرده است که جهان هستی از کجا و چگونه پدیدار گشته است؟ علاوه بر این‌که این تلاش‌ها؛ انسان را به وجود خالقی دانا، توانا و حکیم برای عالم هستی رهنمون گشته است، پیامبرانی نیز از سوی خداوند به سوی بشر گسیل شده‌اند تا او را از حقایق هستی، بیش از پیش آگاه ساخته و راه و روش زندگی درست در این جهان را به منظور رسیدن به سعادت و کامروایی حقیقی راهنما باشند؛ هرچند انسان برخوردار از سرشت حقیقت طلبی است (روم: ۳۰) و با خداوند و دین او آشنایی دارد.

کلیدواژه‌ها