Document Type : Original Article
Author
Bingöl Üniversitesi İslami İlimler Fakültesi, İslam Felsefesi Anabilim Dalı
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Author [Persian]
در اندیشه فلسفیِ ملاصدرا که سیستم فلسفیِ خاصی را تحت عنوانِ « حکمت متعالیه » طرح کرده است، هستی شناسی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. می توان گفت که اندیشه های اساسیِ این فیلسوف مثل بحث وحدت وجود ، اصالت وجود ، تشکیک وجود ، وجود ذهنی و حرکت جوهری سنگ بنایِ اندیشه هستی شناسی او را تشکیل می دهد. چنانچه ملاصدرا ، دیدگاههای خود در مورد « آگاهی» را در یک ارتباط تنگاتنگ با دیدگاههایش در مورد « وجود » مطرح می کند و از این طریق، وجود و ماهیت آگاهی را حقیقتی واحد ارزیابی می کند. بر این اساس ، از عدم امکان تعریف آگاهی دفاع می کند و معتقد است که آگاهی یک حال نفسانی و وجدانی است و موجود زنده ای که قابلیت کسب آگاهی را دارد، حالت آگاهیِ خود را در ذات خود احساس می کند، بدون اینکه خطا یا اختلاطی رخ دهد. ملاصدرا، در کتاب الاسفار الاربعه به جای اینکه دیدگاههای خود در مورد « آگاهی » را مستقیماً مطرح کند، دیدگاههای فلاسفه سَلَف خود مثل ابن سینا ، ابو البرکات البغدادی ، فخر الدین رازی و سهروردی در باره « آگاهی » را آورده و با وارد کردن انتقادات خود بر دیدگاههای آن ها نظراتِ خود را نیز طرح می کند.
در این پژوهش که به منظور بررسیِ دیدگاههای معرفت شناسی ملاصدرا انجام می گیرد، به اندیشه هستی شناسیِ او و ابعاد مختلف آن که زیربنای اندیشه او را تشکیل می دهد، به طور خلاصه اشاره خواهیم کرد. در این ارتباط، باید نقش مهمی را که دیدگاههای فیلسوف در باره « وجود ذهنی » در شکل گیریِ اندیشه های او در باره « آگاهی » داشته است، روشن کنیم. لذا پرداختن به دیدگاههای او در موضوعِ « وجود ذهنی » اهمیت خواهد داشت. مسائل اساسی ای که وی در اندیشه معرفت شناسیِ خود روی آن ها تمرکز کرده است، عبارتند از : تعریف آگاهی ، منابع آن ، مراحل کسب آن ، محدودیت ها و انواع آن.
Keywords [Persian]