Document Type : Original Article
Author
Doç.
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Author [Persian]
چنانچه بسیاری از پژوهشگران نیز اذعان کرده اند در باره اینکه واقعاً « دئیسم » چیست و چه عواملی موجب پیدایش آن شده اند، تعریف دقیقی نمی توان ارائه داد. هر تعریفی که نسبت به « دئیسم » به عمل می آید بر اساس زاویه دید افراد نسبت به مقوله « دئیسم » متفاوت خواهد بود. در عصر ما وقتی از دئیسم سخن می رود، آنچه به طور گسترده از آن فهمیده می شود، از نظر فلسفی اعتقاد به خدایی است که هستی را آفریده اما نسبت به امور هستی و آفریده هایش هیچ دخالتی ندارد ولی از نظر عامه مردم، دئیسم انکار کردن هر نوع اعتقاد دینی است.
دئیسم از نظر منشأ مربوط به منازعات فکری در اندیشه مسیحیت و انشعاب در درون این دین است. دئیسمی که در اندیشه غربی وجود دارد در انحرافات فکری شکل گرفته در اساس مسیحیّت و سیاست ها وحرص و طمع کلیسا به امور دنیایی ریشه دارد. واکنشی که در عرض یک روز به وجود آمده باشد، نیست. دارای یک عقبه تاریخی است. پاسخ دادن به سؤالاتی از قبیل اینکه ، « دئیسم چیست یا چه کسانی را می توان به عنوان دئیست نامید ؟ » آسان نیست . در مورد اسامی این افراد لیست های متفاوتی را می توان دید.
در حالت کلّی می توان گفت فرد دئیست به صورتی جدّی سردرگم است.
تلاش برای ایجاد یک اعتقاد آلترناتیو برای ادیان سنّتی مشکلاتی جدّی را به همراه داشته است. می توان گفت که دئیسم به عنوان یک عکس العمل عقلی و در پی یک نوع جستجو و تلاش به وجود آمده است. علت اصلی و اولیه این مسأله عبارت است از اینکه اندیشه های دئیستی در نقاط اساسی از همدیگر جدا می شوند و دیدگاهها و موضوعات مطرح شده توسط نویسندگانی که به عنوان دئیست پذیرفته شده اند، با یکدیگر متفاوت است.
از این رو، در قرن هجدهم که به عنوان عصر طلایی حیات دئیسم پذیرفته شده است ، یک مکتب دئیستی یا یک حرکت دئیستی موضوع بحث نبوده است و به طور کلی منازعات و مباحثات فکری بین دئیسم و خداگرایی، در شکل پذیرفته شده آن، در حین انتقال به قرن نوزدهم تبدیل به منازعات و مباحثات بین آتئیسم و خداگرایی شده است و به طور محسوسی از نقش و تأثیر دئیسم کاسته شده است.
اکثریت قابل توجه نویسندگانی که به عنوان دئیست پذیرفته می شوند، فیلسوف نبوده اند. غیر از « هربرت » که به عنوان پدر اندیشه دئیستی شناخته می شود دیگر نویسندگان دئیستی کمتر به مباحث فلسفی پرداخته اند. اکثرآ در سبک عامه مردم انتقادهایی به روش مسیحیت سنّتی انجام شده است.
از طرف دیگر همچنانکه کارهای انجام شده توسط نویسندگانی که به عنوان دئیست شناخته می شوند به صورتی منظم و سیستماتیک عرضه نشده است ، روی مسائل نیز به صورتی « مشکل محور » کار نشده است.
دیدگاههای مربوط به دئیسم یا شبهات و اعتراضاتی که در باره ادیان سنّتی مطرح شده است را غالباً می توان از اطلاعاتی که در لابلای سطور و نوشته ها موجود است ، به دست آورد.
Keywords [Persian]