Document Type : Original Article
Author
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Author [Persian]
اولین چیزی که باید در مورد « دئیسم »، به عنوان دکترینی که هم در مقابل خداگرایی و هم در مقابل آتئیسم مبارزه می کند، دانسته شود ، این است که « دئیسم » طرز تفکر واحدی نیست. به عنوان مثال « ساموئل کلارک » ( 1729- 1675 ) که در باره دئیسم نوشته های انتقادی دارد ، از چهار گروه دئیست بحث می کند :
گروه اول، به خدایی اعتقاد دارد که ازلی و ابدی بوده، صاحب اراده و آزادی است ، موجودی عقلمند است که جهان را آفریده و مثل ساعتی آن را کوک کرده و اداره آن را عهده دار شده است اما با دنیا ارتباطی ندارد و با آنچه در داخل جهان اتفاق می افتد، کاری ندارد.
گروه دوم، دخالت خداوند در امور جهان را قبول دارد اما مقوله اخلاق را در چهارچوب این دخالت قرار نمی دهد. بر اساس دیدگاه این گروه، فردی که دعا می کند و دعایش مستجاب نمی شود باید این نکته را بداند که اراده خداوند طوری نیست که به خاطر درخواست های اینچنینی که از پایین ( از دنیا ) به او می رسد، جهت خود را عوض کند. اراده خداوند مستقیماً به حوادثی که به کلیّت آفرینش مربوط می شود، تعلّق می گیرد و آرزوها و خواسته تک تک افراد انسانی موضوع اراده خداوند نیست. فعلی که از نظر ما اخلاقی است در پیشگاه خداوند خنثی است.
گروه سوم ، صفات اخلاقی خداوند را قبول دارند اما ابدی بودن روح انسان را قبول نداشته و به کارکرد واحد مفاهیم اخلاقی بین انسان و خداوند قائل نیستند.
گروه چهارم ، برخی دئیست ها در عین حال که تمامی نظریه های راستین دینی و اخلاقی را می پذیرند اما معتقدند که وحی به عنوان یک مقوله کلی می تواند آن را عرضه کند و انحصاری و مخصوص کردن این موضوع فقط به وحی مسیحی را نمی پذیرند.
Keywords [Persian]